شعر بهار
شعر بهار
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره متن شعر بهار دلکش و دلنشین آمد و یار و نوروز کودکانه از سهراب سپهری و اخوان در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار …
خوش به حال چشمه ها و دشتها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
بوی یک رنگی از این نقش نمیآید خیز
دلق آلوده صوفی به می ناب بشوی
سفله طبع است جهان بر کرمش تکیه مکن
ای جهان دیده ثبات قدم از سفله مجوی
دو نصیحت کنمت بشنو و صد گنج ببر
از در عیش درآ و به ره عیب مپوی
شکر آن را که دگربار رسیدی به بهار
بیخ نیکی بنشان و ره تحقیق بجوی
روی جانان طلبی آینه را قابل ساز
ور نه هرگز گل و نسرین ندمد ز آهن و روی
گوش بگشای که بلبل به فغان میگوید
خواجه تقصیر مفرما گل توفیق ببوی
گفتی از حافظ ما بوی ریا میآید
آفرین بر نفست باد که خوش بردی بوی.
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
بهار ثانیه ثانیه میآید،
اینجا کسی هست که به اندازه شکوفه های بهاری
برایت آرزوهای خوب دارد
عیدتون مبارک
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
من خراب گیسوان توام
لبخند که می زنی،
جهان سمفونی بی بدیلی می شود
که دلم را به پرواز در می آورد.
با نگاهت یخ روزگار ذره ذره آب می شود و
بهار و دلم بی تاب مهربانی های مُدامت
دست هایم را
لای موهایت که یله می کنم
شراب از سرانگشتانم عطر افشانی می کند
محبوب من !
من خراب میخانه ی گیسوان توام .
“امیر نقدی لنگرودی”
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
آدمی نیست
که عاشق نشود وقت بهار
وای از آن سال که بی یار بهارش برسد !
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
اصلا به اینجای اسفند که میرسد،
باید بزنی سر شانه خودت،
که این همه فکر و خیال و
دوندگی را رها کن!
بیا برویم نفس بکشیم؛
بوی بهار می آید.
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
- ۹۸/۰۳/۰۹